شعر در مورد قسمت ، و تقدیر و سرنوشت و قسمت نبودن و قضا و قدر از حافظ

شعر در مورد قسمت

شعر در مورد قسمت ، و تقدیر و سرنوشت و قسمت نبودن و قضا و قدر از حافظ
شعر در مورد قسمت ، و تقدیر و سرنوشت و قسمت نبودن و قضا و قدر از حافظ همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
حیف! با این‌که دوستت دارم
سهمِ دستانم از تو پرهیز است
قسمت‌ام نیستی و این یعنی:
زندگی، واقعا غم انگیز است…
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قسمت و سرنوشت

شعر را با تو قسمت می کنم.
همان سان که روزنامه ی بامدادی را.
و فنجان قهوه را
و قطعه ی کرواسان را

شعر در مورد قسمت

قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه پر حادثه حاضر باشم
حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و
من به دنبال تو یک عمر مسافر باشم
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قسمت و تقدیر

دلم می گیرد
وقتی می بینم
او هست.. من هستم..
اما قسمت نیست!
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قسمت نبودن

قسمت نشد که لحظه غمگین رفتنت
با اشک ها مسیر تو را شستشو کنم
بوسیدنت که هیچ
بغل کردنت که هیچ
حتی نشد تو را
یک دل سیر بو کنم

شعری در مورد قسمت

زمستان را
به خاطر چتری دوست دارم
که سرپناهش را در باران
قسمت می‌کنی با من
و هر قدر هم که گرم بپوشی
یقین دارم باز در صف خلوت سینما خودت را
دلبرانه می‌چسبانی به من
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره قسمت

تمام زندگی ام بر این باور بوده ام
که دروغ نگویم
دل هیچ انسانی را نشکنم
و این را پذیرفته ام که از بین رفتن
قسمتی از زندگی است.
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه در مورد قسمت

در کنار تواَم! دوست‌ من‌
احساسم‌ را با تو در میان‌ می‌گذارم‌
اندیشه‌هایم‌ را با تو قسمت‌ می‌کنم‌
راهی‌ مشترک‌ پیش‌ِ پایت‌ می‌گذارم‌

شعر در باره قسمت و تقدیر

کیستی که من
اینگونه به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم
کلید قلبم را
در دستانت می گذارم
نان شادی ام را با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم
و سربر شانه‌ی تو
اینچنین آرام
به خواب می روم؟
⇔⇔⇔⇔

شعری درباره قسمت

صافی که بود قسمت یاران رفته شد
درد شرابخانه قسمت به من رسید
شد سینه چاک همچو صدف استخوان
من تا قطره ای ز ابر مروت به من رسید
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره ی قسمت

ارمغان های غریب آورده است
قسمت آن ارمغانی می کند
هر که می بندد ره عشاق را
جاهلی و قلتبانی می کند

شعر حافظ درباره قسمت

دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد
جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت
دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
⇔⇔⇔⇔

شعر قسمت و تقدیر

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند
در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد قسمت و تقدیر

چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر
چو لاله در قدحم ریز ساقیا می و مشک
که نقش خال نگارم نمی رود ز ضمیر

شعر در باره قسمت و تقدیر

از در خویش خدا را به بهشتم مفرست
که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافیست
طبع چون آب و غزل های روان ما را بس

Comments

Popular posts from this blog

تعبیر خواب دریا و مرغ دریایی ، و مرغ ماهی خوار و مرغ آمین و کلاغ و مرغ عشق ابن سیرین

شعر در مورد خستگی ، شعر و متن درباره خستگی روح و خسته دل از حافظ و مولانا

پیامک تبریک عید نوروز به رفیق ، و بهترین دوست صمیمی و به دوست دختر